تاریخ ایران و جهان

امپراطوری های بزرگ

تاریخ ایران و جهان

امپراطوری های بزرگ

یزد بن معاویه

رسیدن به خلافت [ویرایش]

یزید پس از مرگ معاویه در نیمه دوم رجب سال ۶۰ اعلام خلافت کرد و در نامه‌ای به ولید بن عتبه حاکم مدینه از او خواست که از حسین بن علی، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر برای او بیعت بگیرد. اجرای خواست یزید با موانع زیادی روبرو شد و اعلام خلافت او اعتراضات بسیاری در بین مسلمانان شکل گرفت. علاوه بر این سه تن تعداد دیگری از جمله عبدالرحمن بن ابی بکر، اصحاب پیغمبر، خوارج و شیعیان عراق خلافت موروثی را خلاف سنت پیغمبر و سیرهٔخلفای راشدین می‌دانستند.

حسین بن علی اعلام کرد که خلافت یزید بر خلاف اسلام و قرارنامهٔ صلح برادرش حسناست و از بیعت با یزید سر باز زد. عبدالله بن عمر گفت که اگر قرار بود خلافت از پدر به پسر برسد من الآن پس از پدرم خلیفه بودم و بدین ترتیب ادعای خلافت هم کرد. عبدالله بن زبیر در مکه از اطاعت از یزید سرباز زد و به دعوت علیه حکومت یزید پرداخت. در میان همهٔ مخالفان یزید، فقط برای دفع قیام حسین بن علی و عبدالله بن زبیر به خشونت گرایید. واقعه حمله به شهر مقدس مکه به دستور یزید بن معاویه از مسلمات تاریخی است که مورخان معروف اهل سنت از جمله طبری در تاریخ خود و ابن اثیر در کتاب الکامل آنرا نقل کرده اند. در مورد دلیل این حمله در تاریخ می خوانیم که:

پس از واقعه عاشورا، قیام های متعددی در نقاط مختلف دنیای اسلام علیه حکومت بنی امیه و به خصوص یزید بن معاویه صورت گرفت. بعضی از این قیام ها به انگیزه خونخواهی از امام حسین (ع) و یارانش صورت گرفت، و بعضی نیز اهداف دیگری را دنبال می کرد.

یکی از این قیام ها قیام مردم مدینه بود. یزید برای مقابله با این قیام سپاهی به فرماندهی مسلم بن عقبه به سوی این شهر فراهم کرد. این سپاه در طی سه روز چنان قتل و غارت و جنایاتی در مدینه مرتکب شد که بیان از گفتن آن عاجز است. سر کوبی قیام مردم مدینه، در ذی حجةسال 63 هـ.ق رخ داد. در همان ایام عبدالله بن زبیر نیز که در مکه سکونت داشت، اعلام مخالفت با یزید کرد و مردم مکه و حجاز را به اطاعت از خود دعوت کرد. یزید که اطلاع یافته بود عبدالله بن زبیر طرفداران فراوانی پیدا کرده است، برای مقابله با قیام او به مسلم بن عقبه دستور داد پس از فرونشاندن قیام مردم مدینه با سپاه خود عازم مکه شود و قیام ابن زبیر را نیز سرکوب کند. مسلم بن عقبه در اواخر سال 63 هـ.ق رهسپار مکه شد. وی در بین راه در گذشت و به دستور یزید، حصین بن نمیر جانشین وی شد.

حمله یزید به کعبه [ویرایش]

جنگ میان سپاه حصین بن نمیر و یاران عبدالله بن زبیر ابتدا در بیرون شهر مکه انجام شد. پس از کشته شدن تعداد زیادی از افراد عبدالله بن زبیر وی به داخل شهر مکه پناهنده شد. سپاه حصین بن نمیر بیش از دو ماه، شهر مکه را به محاصره خود در آوردند و در طی همین مدت بود که خانه کعبه را با منجنیق، سنگ زدند و در خانه خدا آتش افروختند.

سرانجام در اوایل ماه ربیع الثانی سال 64 هـ.ق با رسیدن خبر مرگ یزید به گوش حصین بن نمیر و یارانش، آنها به محاصره شهر مکه خاتمه دادند.

برای مطالعه بیشتر درباره این رویداد می توانید به منابع ذیل مراجعه فرمائید:

تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 7 صص 3121-3117.

کامل ابن اثیر، ترجمه عباس خلیلی، ج 3، صص 260-258.

تاریخ سیاسی اسلام دکتر حسن ابراهیم حسن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، صص 354-352.


سیرهٔ اخلاقی یزید [ویرایش]

سیرهٔ یزید و روش زندگی او، با تمام خلفای پیش از او فرق داشت. او در حفظ شریعت اعتنایی نداشت و وحی را انکار می کرد. مردی عشرت جوی و شراب خوار بود که به فسق شهرت داشت. او سیاست و ذکاوت پدرش را نداشت، و کارهای حکومت را سبک می‌گرفت.[نیازمند منبع]

وقوع سه رویداد در سه سال خلافت او، به قتل رسیدن حسین بن علی و یارانش، واقعهٔ حره، و جنگ با عبدالله بن زبیر موجب نفرت بسیاری از مسلمین از او شد و بسیاری از علما و خطباء، در عالم شیعه و اهل سنت[نیازمند منبع]، لعن او را جایز شمردند.

نظرات اهل سنت [ویرایش]

الیافعی: "و آن کس که امر به قتل حسین بن علی رضی الله عنه کرد و آن کس که او را به قتل رساند و آن کس که آن را حلال دانست و راه را برای قتل حسین بن علی فراهم داشت همهٔ این‌ها کافر هستند و مستحق لعن شذرات من ذهب / ابن العماد الحنبلی: ۱ / ۶۸."[نیازمند منبع]

التفتازانی(شرح عقاید النفسیه): "حق این است که یزید به قتل حسین رضایت داد و او را چنین بشارت دادند و به اهل بیت رسول اهانت کرد پس لعنت خدا بر وی و بر یاران و همراهان اوست."[نیازمند منبع]

الذهبی: "یزید ناصبی غلیظ و تندخویی بود که اخلاق سگان را داشت و مسکر می‌نوشید و از هیچ معصیت و منکری روی گردان نبود. دولتش به قتل حسین آغاز گشت و به ویرانی کعبه تمام یافت (المصدر)"[نیازمند منبع]

ابن کثیر: "به راستی یزید پیشوایی فاسق و کافر و شایستهٔ لعن بود. البدایه ۸/۲۳۸"[نیازمند منبع]

المسعودی: "و یزید مردی ستمگر و ظالم و فاسق بود و مسوول در قتل نوادهٔ رسول خدا صلی الله علیه و سلم و اصحاب او رضی الله عنهم است. او آشکارا شراب می‌نوشید و با سگان می‌نشست. اخلاقش اخلاق فرعون بود. جز این که فرعون در امر رعیت مدارا بیشتر می‌نمود تا وی و انصاف بیشتر داشت و تدبیر بیشتر. مروج الذهب : ۳ / ۸۲"

علمای بسیار دیگر از جمله سبط بن الجوزی، القاضی ابویعلی، جلالالدین سیوطی، ابن حزم، شوکانی، جاحظ، شیخ محمد عبده والقرضاویامام احمد بن حنبل همه یزید را کافر و فاسق دانسته و رای به جواز لعن یزید داده‌اند.[نیازمند منبع]

ابوحامد محمد غزالی طوسی عالم شافعی که مدرس مدرسه نظامیه ی بغداد بود فتوایی مبنی بر عدم جواز لعن یزید صادر کرد.غزالی نوشت: «دخالت یزید در کشتن حسین بن علی مسلم نیست و اگر هم باشد قتل نفس فسق است نه کفر، به علاوه ممکن است که یزید توبه کرده باشد و از همهٔ این‌ها گذشته لعن انسان که سهلست، لعن حیوان هم صحیح نیست و رسم لعن و نفرین ناپسند است زیرا که خداوند لعنتگران و ناسزاگویان را دوست ندارد» غزالی هر چند فتوای منع لعن یزید را صادر کرد اما با مسامحه و پرده پوشی بر نابکاری‌های یزید مخالف بود. بر اعتقاد بعضی این فتوای غزالی به خاطر تعصب ناخودآگاه وی بر ضد شیعه و اصرار شیعه بر لعن یزید بود.[نیازمند منبع]

امیر علی شیر نوایی ( م 906 ق ) نیز در این زمینه سروده است :[نیازمند منبع]


"ای که گفتی بر یزید و آل او لعنت مکن

زان که شاید حق تعالی کرده باشد رحمتش

آنچه با آل نبی کرد او، اگر بخشد خدای

هم ببخشاید مرا گر کرده باشم لعنتش"

دیوان شعر یزید [ویرایش]

یزید دیوان شعری نیز دارد و از شعرای بزرگ عرب نیز محسوب می شود[بدون منبع- منبع قبلی چیزی نداشت] برخی بر این باورند که مصرع بیت اول شعر حافظ از یزید اقتباس شده، بیتی که به یزید منتسب کرده اند چنین است:

أنا المسموم ما عندی بتریاقٍ ولا راقٍأدر کأسا و ناولها ألا یا أیها الساقی[۱]

و غزل حافظ این چنین:

الا یا ایّها السّاقی ادرکاساً و ناولهاکه عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها


مطهری[۲] و شهریار[۳] از جمله افرادی هستند که این بیت را منتسب به یزید بن معاویه دانسته اند. کاتبی نیشابوری نیز در این باره چنین گفته است:

عجب در حیرتم از خواجه حافظبه نــوعی کش خرد زان عاجز آید
چه حکمت دید در شعر یزیـد اوکه در دیوان نخست از وی سرآید
اگر چه مــال کافـــر بر مسلمـانحلال است و در او قیلـی نشاید
ولی ازشیرعیبی بس عظیم استکــه لقمـــه از دهـــان سگ رباید

مرگ [ویرایش]

یزید بن معاویه در پانزدهم ربیع الاول سال ۶۴ قمری در اطراف دمشق به علت برخورد پاره‌سنگی که از منجنیقی پرتاب شده‌بود و به یک طرف صورت وی برخورد کرده بود به بیماری‌ای مبتلا شد و این بیماری مرگ وی را به همراه داشت. پس از آن، وی در قبرستان باب الصغیر که در حوالی همان شهر است دفن گردید. طبق وصیّتش، پسرش معاویه دوم بعد از او به خلافت رسید

منبع : ویکیپدیا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد